درباره ی اندرو ساریس مهمترین منتقد و ژورنالیست سینمای جهان که البته مدتی ست فقید شده گفته اند او وقتی از فیلمی تمجید می کرد بی شک آن فیلم از فروش بالایی برخوردار می شد و یا اگر کارگردانی را ستایش می کرد بر اعتبار کارگردان مذکور افزوده می شد . درباره ی پیتر فیلیپس مهمترین اقتصاد دان دنیا و مقاله نویس مهمترین نشریات اقتصادی دنیا گفته اند وقتی او نظریه تازه ای را مطرح می کند برایش سر و دست می شکنند و کافی ست او موضوعی را به نقد بکشد جنجالی به پا می شود که نگو و نپرس.درباره فرید ذکریا یکی از بانفوذترین روزنامه نگاران آمریکا نوشته شده وقتی از یک نامزد ریاست جمهوری حمایت می کند بدون شک آن شخص از رای بیشتری برخوردار می شود. اما در کشور خودمان نیز عادل فرودوسی پور فعلن بانفوذترین چهره رسانه ای است آنقدر که می تواند بخاطر وجه ی مردمی اش و به واسطه ی فوتبال زیرکانه مهمترین مسائل روز کشور را مطرح کند و تحسین عمومی را بر بینگیزد. مقصود از این مقدمه بررسی میزان نفوذ مفسران و تحلیل گران بر مسائل مختلف جامعه در مقیاس مختلف است.
نوشتن درباره ی یک شخصیت آنهم کسی که خود پیوسته می نویسد و چه خوب هم می نویسد بی تردید کار دشواری ست . نوشتن درباره یک تحلیل گر مسائل اجتماعی و فرهنگی ، با نگاهی تیزبینانه ، آنطور که دیگران نمی بینند ، آنقدر که گاهی یک مسئله به ظاهر پیش پا افتاده به مهمترین مسئله ی روز این جغرافیا تبدیل می شود آنهم در فضای ستایشگرانه و کپی پیستی نشریات محلی که عاری از هیچگونه تحلیل ، تفسیر و موضعی است. سردبیر هفته نامه سابق لاتیدان ، سردبیر یکی از سالنامه های دهه هشتاد صبح ساحل ، ستون نویس سابق روزنامه صبح ساحل و چند نشریه محلی دیگر ، مدیر فعلی وبلاگ لاتیدان و استاد دانشگاه ، محمد ذاکری، او یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین وبلاگ نویسان این سالهای هرمزگان است.اما پرسش اینجاست : چرا ذاکری با این میزان تسلط و تعمق به مسائل پیرامون از حضور در صفحات نشریات محلی گریزان است ؟ چرا جراید بی رمق هرمزگان میلی برای استفاده از او ندارند ؟ چون ذاکری منتقد به جریان است و منتقدان نمی توانند جایی در رسانه های رسمی داشته باشند.
اما در شرایط کنونی محمد ذاکری به دور از هیاهو و مناسبات مرسوم رسانه ها از لای اخبار رسمی و غیر رسمی کشور سوژه هایش را انتخاب و پرداخت می کند آنگونه که عمومن مطالبش جریانی با طول موج های گوناگون ایجاد می کند و مخاطبانش را به واکنش وا می دارد و گفتمانی ایجاد می شود .پرسش آخر اینکه چرا رسانه های ما ، شبه تحلیل گران ما و روزنامه نگاران ما قدرت ایجاد چالش را ندارند ، محافظه کاری ، عدم تسلط یا باید ربطش داد به مسائل ژنتیک ، آیا نمی شود با حفظ مناسبات اخلاقی ، عدالت و استقلال فکری اعلام موضع کرد ، کاری که ذاکری خوب از پسش بر می آید ، اگر نه که لابد ذاکری مادرزاد ژورنالیست است و چه خوب .
عکس : حسن بردال
برایش سلامتی و عمر با عزت را آرزومندیم.
خیلی ازش یاد گرفته ام و دوستش دارم محمد ذاکری را
همیشه موفق و تندرست باشند...
دوست می دارمش
سلامت باشند
تلاش و حمایتش از وبلاگ نویسان نو پا هم قابل تقدیرن
بی شک
درود بر محمد ذاکری