کافه سوژه

فرهنگی ، اجتماعی

کافه سوژه

فرهنگی ، اجتماعی

http://s3.picofile.com/file/7500899137/gol.jpg

  • گلدان های مامان مینو
  • مامان مینو بعد از ازدواج با اسماعیل آقا قصد کردند بروند محله آبا و اجدادی شان [باغ منیر] یک خانه بگیرند و زندگی کنند . مینو از مادر مرحومش مهرانه چهارگلدان به ارث برده بود ، یاس زرد ، میخک هندی ، شمعدانی بنفش و پامچال . صب به صب گلدانها را می گذاشت روی پله ها دم پاگرد و پنجره راهرو را نیمه باز می گذاشت تا نسیمی بخورد به گل ها ، آنقدر آب به خوردشان می داد تا مبادا رنگ و رویشان بپرد . به اسماعیل سپرده بوده حساب آب معدنی گل ها را از آب خانه جدا کند . مامان مینو عادت داشت صب ناشتاخورده قبل از آنکه ممدآقا ، همسایه طبقه بالایی شان ، از واحد بیرون آید از لای در ببیند ممدآقا جلوی گلدان ها می ایستد یا نه ، زل می زند ، گلدان ها قند توی دلش آب می کند یا نه .مامان مینو به محض رفتن ممدآقا می رفت توی راهرو عطر می زد تا بوی خوش بپیچد همسایه ها غیرتی شوند گلدان بگذارند جلوی خانه شان . مامان مینو حالا هفتاد و سه ساله است و هنوز منتظر است ممدآقا گلدان بخرد ، نه برای خانه خودش ، برای خانه ی مامان مینو ، او چهارده سالی می شود که ام اس دارد . سالها پیش ممدآقا که در درمانگاه دکتر مختاری کار می کرد جواب آزمایش مامان مینو را آورده و توی گلدان گذاشته بود . مامان مینو حالا نمی تواند گلدان بگذارد جلوی در .
  • عکس : سپهر صفایی


نظرات 2 + ارسال نظر
ادریس شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 05:23 ب.ظ http://abi-sourati.blogsky.com

قبلن کجا نوشته بودیش؟؟
می دونم خوندمش ولی یادم نیست کجا،به هرحال مجددن لذت بردم...

قبلن در فیسبوک منتشر شده .
اما لازم دیدم با کمی تغییرات بازنشر شه
سپاس

مانـالی شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 05:24 ب.ظ http://daarchin.blogsky.com/

آخ.طفلک مامان مینو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد